رشد و توسعه کسب و کار

تاثیر برندینگ در فروش

مقدمه 

برند در واقع یک تجربه، اسم و یا تصویر از محصول و خدمت مشخص است که مصرف کنندگان با آن در ارتباط هستند. به طور کلی نام تجاری از طریق اسم، لوگو، شعار یا طراحی شرکتی که صاحب آن است، شناسایی می‌شود. برندسازی زمانی صورت می‌گیرد که این تجربه و تصویر بازاریابی شود و به همین واسطه توسط افراد بیشتری قابل تشخیص باشد. این امر نیز واجب است که در میان شرکت‌های متنوع و مختلف که همین محصول و خدمات را ارائه می‌دهند به عنوان گزینه‌ی منتخب شناخته شده باشد.

تبلیغات یکی از انواع فعالیت‌های حرفه ای در برند سازی محسوب می‌شود، تبلیغات علاوه بر آنکه موجب شناسایی برند توسط مصرف کنندگان خواهد شد، شهرت و استانداردهای خوبی برای برند خلق می‌کند که شرکت‌ها باید آن‌ها را حفظ کنند و بهبود ببخشند. برند سازی در حوزه‌ی بازاریابی اینترنتی هم از اهمیت بالایی برخوردار است و به شرکت‌ها اجازه می‌دهد شهرت خود را از طریق گسترش محصولات و خدمات خود بهبود بخشند و درآمد زایی کنند.

انواع برندسازی یا برندینگ:

تا امروز دسته بندی‌های مختلفی از انواع برندسازی توسط اساتید این حوزه ارائه شده است و اگر بخواهیم برجسته ترین نوع این دسته بندی‌ها را برشماریم به شرح زیر است:

  1. برند سازی مشارکتی یا Co-Brandin: مشارکت با برندی دیگر جهت دست­یابی به هدف مشخص.
  2. برند سازی دیجیتال: استفاده از وب سایت، رسانه­‌های اجتماعی، بهینه‌ سازی موتور جستجو، استفاده از وب برای تجارت.
  3. برند سازی شخصی یا personal beranding: روش­ هر فرد برای ایجاد اعتبار و شهرت برای خود او.
  4. برند سازی علّی: برند را با یک نیت خیر خواهانه همسو کرده و یا مسئولیت اجتماعی شرکت را بر عهده بگیرید.
  5. برند سازی کشوری: تلاش برای جذب توریست و رونق کسب و کار.

در اینجا چند حوزه کلیدی تمرکز بر تجربه برند وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که تیم بازاریابی شما (و کل سازمان) در ایجاد درآمد جدید، گسترش روابط با مشتریان فعلی و ارائه نیازهای رشد شرکت کمک می‌کند.

ابتدا “چرا” و ماموریت خود را مشخص کنید

بازاریابی فرصتی برای هدایت گفتگو در مورد توسعه ماموریت شرکت، ارزش‌های برند و فرهنگ را در اختیار شما قرار می‌دهد. این عناصر جمعی، به کارمندان کمک می‌کند تا بفهمند شرکت چه چیزی را مطرح کرده، چه چیزی مهم است و چه کاری باید انجام شود. سپس هر کارمند می‌تواند به طور طبیعی این ویژگی‌های شرکت را در هر فعالیتی که انجام می‌دهد القا کند و تجربیات بهتر، مشارکت بیشتر و در نهایت فرصت‌های بیشتری برای انجام کسب‌وکار بیشتر ایجاد کند.

ضرب المثل قدیمی “کارکنان خوشحال مشتریان خوشحال ایجاد می‌کنند” می‌تواند مستقیماً به درآمد تبدیل شود. ما تمایل داریم فکر کنیم که این برای حوزه‌های مصرف‌کننده مانند خرده‌فروشی، تجارت آنلاین و صنعت رستوران‌داری صدق می‌کند، اما در مورد روابط مشتری نیز صدق می‌کند.

در هر کاری که انجام می دهید از بازاریابی مبتنی بر اعتماد استفاده کنید

ما در عصری هستیم که حفظ حریم خصوصی داده‌ها اهمیت زیادی دارد و در همین راستا مقررات جدیدی برای حمایت از مصرف کنندگان وضع شده است. این فرصت عالی برای عمل کردن و تبدیل یک چیز بالقوه منفی به مثبت با تطبیق نحوه تعامل شما با مشتریان بالقوه است.

منتظر محدودیت‌های قانونی و تصویب قوانین نباشید. یک رویکرد مبتنی بر اعتماد را در هر جنبه‌ای از فروش، بازاریابی و ارتباطات با مشتری خود اجرا و اتخاذ کنید. به عنوان مثال، برای برقراری ارتباط (مثلاً استفاده از گزینه‌های انتخابی) اجازه بخواهید، به مشتریان بالقوه و مشتریان اجازه دهید از قبل بدانند که با داده‌های آن‌ها چه کاری انجام می‌دهید و نمی‌خواهید انجام دهید و در مورد نوع محافظت از حریم خصوصی شما واضح باشد.

پایگاه داده شما ممکن است با این رویکرد از نظر اندازه کوچکتر باشد، اما شامل مشتریان بالقوه با علاقه واقعی و اعتماد بیشتر خواهد بود. این رویکرد معتبر و استراتژی «کیفیت بر کمیت» توانایی شما را در خرج کردن منابع خود برای مشتریانی که بهترین پتانسیل را در مقابل آن‌هایی که علاقه اندک دارند، افزایش می دهد.

مثال دیگری در مورد اعتماد در قیمت گذاری مطرح می‌شود. وقتی در مورد نحوه عملکرد قیمت و تخفیف خود و هزینه‌های پشت سر آن‌ها صحبت می‌کنید، موانع به سرعت از بین می‌روند. همه ما روش مذاکره را می‌دانیم و نتیجه نهایی این است که همگی می‌خواهیم به یک معامله عادلانه برسیم. قیمت گذاری شفاف به شما امکان می‌دهد تا بر ارزش و منافع متقابل ایجاد شده برای هر دو طرف تمرکز کنید و فرصت درآمد زایی واقعی را به هیچ وجه از دست ندهید.

این نمونه‌هایی از رویکردهای اولیه و مستقیم مورد احترام خریداران احتمالی و مشتریان فعلی شما هستند. گسترش این روابط مثبت و سازنده مستقیماً به فرصت‌های درآمدی بیشتر منجر می‌شود که اغلب با موانع کمتر هستند.

بازخورد مستقیم از جامعه خود دریافت کنید

اگر نمی‌دانید شرکت شما چیست، چه وظیفه‌ای دارد یا چگونه درک می‌شود، به طور مرتب از مشتریان، شریک‌های کاری خود و کارمندان سوال کنید. درخواست بازخورد در مورد آنچه آن‌ها از شما انتظار دارند (شرکت، محصولات، خدمات، پشتیبانی و غیره) به شما کمک می‌کند تا با حوزه‌هایی که کسب و کار شما را هدایت می‌کنند هماهنگ باشید.

لازم به ذکر است که هرچه بیشتر در شکل دادن به شرکت شما مشارکت داشته باشند، احتمال وفاداری بیشتری خواهند داشت. این شامل دو بخش حیاتی از فرآیند تولید درآمد است. (1) گسترش (فروش متقابل، افزایش فروش، تجدید) مقدار تجارتی که با شما انجام می‌دهند و افزایش ارزش طول عمر آن‌ها. (2) ایجاد حامیان و مراجعی که به مشتریان جدید اطمینان خاطر در خرید و انجام تجارت با شما می‌دهد.

به فروش و بازاریابی مبتنی بر ارزش متعهد شوید

به طور خلاصه می‌توان به این موضوع اشاره کرد که انگیزه‌های شرکت و حرفه ی شما باید از محل درستی بیایند. یک مثال عالی که هر روز شاهد آن هستیم این است که چگونه بازاریابی و فروش محتوا را ایجاد و به اشتراک می‌گذارد. محتوای آموزشی که ارزش بی‌طرفانه ارائه و گزینه‌های آن‌ها را قاب‌بندی می‌کند، به خریداران کمک می‌کند تا تصویر کامل رفع نیازهای خود را بهتر درک کنند.

این رویکرد باعث ایجاد اعتبار می‌شود. سازمان‌ها و تیم‌ها به احتمال زیاد با شرکت‌هایی که به آن‌ها اعتماد دارند تجارت می‌کنند. توسعه محتوایی که به آن‌ها کمک می‌کند کار خود را انجام دهند، چشم انداز را درک کنند و یک مورد تجاری متفکرانه ایجاد کنند، همگی نمونه‌هایی هستند که ارائه یک تجربه برند با کیفیت بالا مشتریان بیشتری ایجاد می‌کند و به طور طبیعی منجر به رشد درآمد می‌شود.

در حالی که تجربیات برند و تولید درآمد ممکن است در برخی مواقع اولویت‌های متناقض باشند، اکنون زمان آن است که تعهد خود را نسبت به القای نام تجاری خود در هر جنبه از بازاریابی و ارتباطات، از جمله درآمدزایی، دو چندان کنید. استفاده از این طرز فکر میان مدت تا بلند مدت به رشد شرکت کمک می‌کند زیرا کارکنان و مشتریان راضی فرصت‌های درآمد بیشتری ایجاد می‌کنند.

خصوصیات یک برند خوب

  1. از لحاظ قانونی، قابلیت پشتیبانی داشته باشد.
  2. تلفظ نام برند باید ساده و روان باشد.
  3. مشتری بتواند نام برند را، به راحتی به حافظه خود بسپارد.
  4. شناسایی و تشخیص آن کار دشواری نباشد.
  5. جلب توجه کند.
  6. مزایای استفاده از محصول را در خود داشته باشد.
  7. پیام محصول و یا شرکت تولید کننده را به مشتری برساند.
  8. موقعیت محصول را در میان محصولات رقیب مشخص سازد.
  9. جدید و بدون کپی برداری باشد.
  10. ماندگاری داشته باشد.

سخن پایانی

مواردی که در این مقاله آن‌ها را مورد بررسی قرار دادیم همه مواردی بودند که شما با ساخت یک برند موفق می‌توانید ٖدر اختیار داشته باشید. در حال حاضر همه ما می‌دانیم که تاثیر برندینگ در فروش به چه میزان است و می‌دانیم به عنوان صاحب یک کسب و کار اگر بخواهیم فروش خود را چند برابر کنیم باید به سراغ برندینگ برویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا